تابلو روان تابلو LEDي فلاشر تابلو ثابت قاب تابلو روان تابلو پلكسي نوري
✿✿✿ توی مارپله ی زندگی ، مهره نباش که هر چی گفتن بگی باشه ! تاس باش که هر چی گفتی بگن باشه ✿

   خاطرات بامزه 3 

 
چند روز پیش تولدم بود، جشن گرفته بودیم. دختر خواهرم 4 سالشه، گفت دایی می خوام به مناسبت تولدت برات شعر بخونم. این شعر تقدیم به تو.
 گفتم بخون دایی. قیافه من در اون لحظه: ^_^
 گفت:
 سلام سلام عزیزم / گوساله تمیزم
 دمبت سفید و آبی / پشکل نریز رو قالی
 
 اعتراف می کنم بچه که بودم زنگ خونه ها رو می زدیم در می رفتیم، یه روز اشتباهی زنگ خونه خودمون رو زدم و در رفتم! 
 
 یه بار خواستگار اومده بود خونه مون. مامانم بهم گفت بیا بشین تا ببینندت. من هم اومدم تو اتاق، می خواستم بگم سلام، هول شدم با صدای بلند گفتم: بسم الله الرحمن الرحیم!
 
 اعتراف می کنم بچه که بودم فکر می کردم اگر شیر کاکائو بریزم زمین بخار می شه بارون شیر کاکائو میاد!
فرستنده: بصیر

بقيه در ادامه مطلب.......


ادامه مطلب...
ارسال توسط محسن

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 211 صفحه بعد